پارت بیست و یکم :

هزاران فکر در سرم می‌چرخیدند. آن چروک‌های ریز و محو دفتر که دل‌دل می‌کرد دل بی‌قرارم تا آن چیزی نباشد که فکر می‌کردم. نفس عمیقی کشیدم و ورق زدم و به تاریخ بعدی رفتم. تاریخی به فاصله‌ی یک ماه و اندی. شاید هم نزدیک به دو ماه فاصله داشتند. انگشت اشاره و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.